معنی ختم سوره نحل

حل جدول

ختم سوره نحل

اگر کسی خواهد که دشمنان را متفرق سازد، سوره نحل را ۲۱ بار بخواند. (ودر نسخه ای دیگر ۱۰۸ بار بخواند).


ختم سوره مائده

۱-این ختم باید در اوایل ماه بعد از نماز صبح انجام شود. روز اول ابتدا دو رکعت نماز به جای آورد، سپس تا چهل روز، رو به قبله هر روز ۱۰۰ مرتبه صلوات و ۵۰ بار آیه ۱۱۴ سوره مائده را بخواند. و در هنگام ختم با کسی سخن نگوید. این ختم در فتح امور موثر است. ۲- هجده روز، روزی ۳ بار سوره مبارکه را خوانده و «الله الصمد» را ۱۰۰۰ بار تکرار کند و بعد از اتمام هر روز آیه نور (آیه ۳۵ سوره نور) و آیه ۲۹ سوره فتح را بخواند. ان شاءالله حاجتش برآورده می شود.


ختم سوره طلاق

ختم سوره مبارکه طلاق: به نیت ادای قرض، بیست و یک مرتبه خوانده شود، نافع و موثر است، به تجربه رسیده است (جهت محبت نیز به همین عدد موثر است).


نحل

زنبورعسل، از سوره های قرآن کریم


ختم سوره فتح

۱-مداومت بر خواندن سوره فتح در روزهای جمعه بسیار موثر و مفید استو به سبب این ختم اشخاص زیادی به مطلب خود رسیده اند.
۲- مرحوم آیت الله کشمیری درباره این سوره می فرمودند: برای سالک خواندن این سوره به جهت رفع حجب و گشایش قلب لازم است.
۳- از روز شنبه به قرائت سوره ابتدا کند و روزی ۵ بار این سوره مبارکه را بخواند، ولی روز جمعه ۱۱ مرتبه بخواند و بعد از هر بار سوره «اذا جاءَ نصرالله» را بخواند، چون چهل و یک مرتبه تمام شود، ۱۱ بار این دعا را بخواند: « یا مُفَّتِحُ فَتِّحْ یا مُفَرِّجُ فَرِّجْ یا مُسَبِّبُ سَبِّبْ یا مُیَسِّرُ یَسِّرْ یا مُسِّهِلُ سِّهلْ یا مُتِّمِمُ تَمِّمْ بِرَحمَتِکَ یا ارحم الراحمین».


ختم سوره توحید

به تجربه رسیده است که مدت ۱۸ روز، روزی سه بار سوره توحید را به این طریق بخواند:
که آیه ( (الله الصمد)) را ۱۰۰۰هزاربار تکرار کند و هر روز بعد از تمام شدن این کار یک بار آیه نور ( (الله نورالسموات و الارض...)) آیه۳۴سوره نور و یک بار آیه آخر سوره ( (انا فتحنا....)) که اول آن ( (اشداءُ علی الکفار)) است تا آخر سوره بخواند
به شرط طهارت، قبله و مکان خلوت هرکس انجام دهد غیر ممکن است که به حاجت نرسد.
همچنین از مقاتل بن سلیمان نقل شده است:
که مدت ۷ هفت روز، بعد ازنمازصبح روزی ۱۰۰بار سوره توحید را بخوان ومیان ختم صحبت نکن
هنوز هفته تمام نشده به حاجتش خواهد رسید.


ختم سوره قلم

سوره قلم را جهت برآمدن مهمات ۷۵ بار بخوانند.


ختم سوره همزه

این سوره را جهت دفع سخن بدگویان ۲۱ بار بخوانند.


ختم سوره عبس

سوره عبس را جهت روشنایی چشم ۷ بار بخوانند.


ختم سوره جمعه

۱- این سوره را به جهت موافقت زن و شوهر ۵ بار بخوانند.
۲- مداومت بر قرائت این سوره موجب ایمنی از وسوسه شیطان است.


ختم سوره علق

۱- در وقت رفتن نزد ملوک ۳ بار سوره علق را بخواند، ایمن گردد.
۲- این سوره را به جهت زیادی روشنی چشم ۲۱ بار بخواند.

لغت نامه دهخدا

نحل

نحل. [ن َ] (اِخ) (سوره الَ...) سوره ٔ شانزدهمین قرآن، مکیه، و دارای یکصد و بیست و هشت آیت است، پس از سوره ٔ حِجْر و پیش از سوره ٔ اِسْراء واقع است و با این آیت شروع میشود: اتی امر اﷲ فلاتستعجلوه سبحانه و تعالی عما یشرکون.

نحل. [ن ِ ح َ] (ع اِ) ج ِ نحله، بمعنی عطیه و هبه. (از المنجد). رجوع به نِحْله شود. || مذهب های باطله. (آنندراج) (غیاث اللغات) (منتخب اللغات): از عقاید و نحل ایشان استکشاف کرد. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 262). از سر بصیرت بر نوازع نحل و بدایععلل انکار بلیغ کردی. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 398).

نحل. [ن ُ ح َ] (ع اِ) ج ِ نُحْله است. رجوع به نحله شود.

نحل. [ن َ] (ع اِ) زنبور انگبین. (منتهی الارب) (آنندراج). مگس انگبین. (غیاث اللغات) (فرهنگ نظام). مگس عسل. (از اقرب الموارد). منج انگبین. (ترجمان علامه ٔ جرجانی) (بحرالجواهر). کَوَز انگبین. (مهذب الاسما). کبت انگبین. نَحَل. (ناظم الاطباء). زنبور عسل. (تحفه ٔ حکیم مؤمن). کلیزالعسل. (بحر الجواهر). منج. منجان. گبت. ثواب. زنبور شهد. عساله. (یادداشت مؤلف). واحد آن نحله است. (زمخشری) (مهذب الاسما) (منتهی الارب). بر مذکر و مؤنث هر دو اطلاق شود. (از منتهی الارب) (از بحرالجواهر). و نیز رجوع به زنبور عسل شود:
آن گل که به گردش در نحلند فراوان
نحلش ملکانندبه گرد اندر و احرار.
منوچهری.
بلبلکان با نشاط قمریکان با خروش
در دهن لاله مشک در دهن نحل نوش.
منوچهری.
نزدیک عاقلان عسل النحلم
وَاندر گلوی جاهل غسلینم.
ناصرخسرو.
وگرچه نحل وقتی نوش بارد، نیش هم دارد
تو آن منگر که اوحی ربک آمد وحی در شانش.
خاقانی.
فاخته گفت از نخست وصف شکوفه که نحل
سازد از آن برگ تلخ مایه ٔ شیرین لعاب.
خاقانی.
از درونخانه کنم قوت چو نحل
چون جهان راست زمستان چه کنم ؟
خاقانی.
آدمی غافل اگر کور نیست
کمتر ازآن نحل و از آن مور نیست.
نظامی.
زآنکه مؤمن خورد بگزیده نبات
تا چو نحلی گشت ریق او حیات.
مولوی.
عسل دادت از نحل و من از هوا
رطب دادت از نخل و نخل از نوا.
سعدی.
شربت نوش آفریند از مگس نحل
نخل تناور کند ز دانه ٔ خرما.
سعدی.
چشمه از سنگ برون آرد و باران از میغ
انگبین از مگس نحل و دُراز دریابار.
سعدی.
|| عطا. عطای بی عوض. (از منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رجوع به نُحل شود. || عطیه. بخشیده. (منتهی الارب) (آنندراج). چیز عطاشده. (از اقرب الموارد) (از المنجد). || (ص) لاغر. (منتهی الارب) (آنندراج). مرد لاغر. (ناظم الاطباء). ناحل. (المنجد). || ماه نو، بدان جهت که باریک باشد. || (مص) سخن بستن بر کسی که اونگفته باشد. (منتهی الارب) (آنندراج). سخنی را به کسی که او نگفته است، نسبت دادن. (از اقرب الموارد). سخن کسی بر دیگری بستن. (زوزنی) (از تاج المصادر بیهقی). || دشنام دادن. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) (آنندراج). سب کردن. (از اقرب الموارد) (المنجد).

معادل ابجد

ختم سوره نحل

1399

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری